آرشان جانآرشان جان، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

شور زندگی ما دو نفر

یک ویروس بد احوال !!!!

یک هفته ای هست که گل پسرما مریض شده . یک مریضی که معلوم نیست چیست !؟؟؟؟ دکترها اسمش رو گذاشتن ویروس !!!!!!!!!!!!!   این ویروس لعنتی هفت روزیست که در بدن آرشان ما جای خوش کرده و سراسر روزها و شبها را در تبی داغ سر میکند .  هفته ای پر از سختی برای آرشان و از همه سخت تر برای مــــــادر . همان کس که حاضر است تمام سختی و دردها برای او باشد تا جگر گوشه اش. همان کس که لحظه به لحظه مریضی فرزندش برای او همانند برزخی میان این دنیا و جهانی دیگر است . گویی از حال خویش بی خبر است و سالهاست که از عمر شیرین خویش برای فرزندش گذشته است. لحظه های سخت زیاد است اما سخت ترین لحظه برای مادر وقتی است که فرزندش را در حال زار میبیند و ...
25 اسفند 1392

هشت ماهگی گل مامانی

پسر قشنگ من عزیز دلم روز به روز که میگذره خدارو بخاطر وجود نازنینت بی نهایت یاد میکنم . هر روز شیرین تر از دیروزت هستی و با بودنت حس زیبای مادری رو در وجودم لبریز کردی. نازنین پسرم هر روز بر دامنه کارهات اضافه و اضافه تر میشه و من به مادر بودنم می بالم . توی این ماه نشستن رو یاد گرفتی و لذت اینکار برایت اینقدر زیاده که حتی نصفه شب هم از خواب بیدار میشی میشینی. قلب کوچیک من طاقت این همه شیرین بودنت رو نداره و شروع میکنم به گاز زدن از وجودت ! توی این ماه درگیر خرید عید کردنت هستیم و با ذوق همش برات لباس میخریم. یکی میخواد جلوی بابات رو بگیره با این همه سخت گیر بودنش و وسواس در انتخاب لباس برای تو !!!!!! خدا میدونه برا...
14 اسفند 1392
1